متن سند تحول

سند تحول راهبردی

 نظام تربیت رسمی و عمومی[1] جمهوري اسلامي‌ايران در افق چشم انداز

 (سند مشهد مقدس)

مصوب هشتصدوبيست وششمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش

2/5/1389

 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


                         

 

                         

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

 

«همانا خداوند هيچ تغييري در(اوضاع حاكم بر) جامعه اي

نمي دهد مگر آنكه ايشان (امور مربوط به) خود را

دگرگون سازند»

قران کريم: رعد/11

 

مَن عَمِل صالحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثَي و هُو مؤمنٌ

فَلَنُحْيينَّهُ حَيوه‌ً طيبه‌

وَ لَنَجزِينَّهُم اَجرَهُم بِأحسَنِ ما کانوا يعملون

«هر كه، مرد يا زن، عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد

حتماً او را به حيات طيبه‌ (زندگاني پاك و پسنديده‌اي) زنده اش مي داريم،

و همانا آنان را به بهتر از آن‌‌‌چه كرده‌اند، پاداش خواهيم داد. »

 

                              قرآن کريم: نحل/97

 

 

 

حضرت امام خميني (قدس سره الشریف):

من به همه مسئولين و دست اندركاران سفارش مي كنم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقاي اخلاقي و اعتقادي و علمي و هنري جوانان را فراهم سازيد و آنان را تا مرز رسيدن به بهترين ارزشها و نوآوريها همراهي كنيد و روح استقلال و خود كفايي را در آنان زنده نگهداريد.         

 صيحفه امام. ج 21 ص96

 

 

 

 

 

 

مقام معظم رهبري:

·   ما در آموزش و پرورش احتياج به تحول داريم.

·   آموزش و پرورش كنوني کشور ما، ساخته و پرداخته فکرما وبرنامه هاي ما وفلسفه ما نيست، بناي کار بر آن فلسفه اي نبود که ما امروز دنبال آن هستيم.

·   تحول يك كلمه است. لكن در پشت اين وجود لفظي، در پشت اين كلمه، يك دنيا كار نهفته است .

·   بهترین و برجسته ترین فکر ها   باید بنشینند برای آموزش و پرورش طراحی کنند  باید فلسفه آموزش و پرورش اسلامی واضح باشد و بر اساس این فلسفه افق آینده آموزش و پرورش کشور روشن باشد   معلوم باشد  ما  دنبال چه هستیم و کجا  می خواهیم  برویم  و   بر اساس آن خط کشی بشود، برنامه ریزی بشود    و راهها مشخص بشود.  ما  به این احتیاج داریم ،آموزش و پرورش باید از  روز مرگی بیرون بیاید.   این اساس حرف است.

فهرست

1- مقدمه

7

گزارش سير تدوين سند ملي  آموزش و پرورش

10

2- بيانيه ارزشها

14

3- بيانيه ماموريت

18

4- چشم انداز

19

مدرسه در افق چشم انداز

19

5- هدفهاي كلان

22

6- راهبردهاي كلان

23

7- هدفهاي كلان، هدفهاي عملياتي وراهكارها

25

8- پيوست ها

 

                              مدل مفهومي

54

                              استلزامات

55

                           چالشهاي كلان نظام تربيت رسمي و عمومي كشور                                              

57

                                    تعريف مفاهيم واصطلاحات كليدي

79

                                     هدفهاي كلان وتعريف مفهومي شاخص هاي مرتبط

96

                                   ويژگي هاي كمي مدرسه مطلوب در افق چشم انداز

106

                                    اعضاي شوراي عالي آموزش و پرورش

109

                                      محققان، پژوهشگران و همكاران اصلي طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش

112


بسم الله الرحمن الرحيم

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء (ابراهیم/ 24)

 

مقدمه  

 

تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمان‌های بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشم‌اندازی باشد که در افق روشن 1404، ترسیم‌گر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اوّل اقتصادی، علمی و فن‌آوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بین المللی است.

هر چند در سه دهه گذشته تلاشهای وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدي نیز بر جای گذاشته است لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالش‌های جدی روبرو است و برونداد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخ گوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمی‌باشد‌. از اين رو تأکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی وتدوين الگويي اسلامي- ايراني براي تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی‌، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت از چالش های نظام آموزشی كشور می باشد.

خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامي (دام ظله)، طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردي نظام آموزش و پرورش در افق چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران بنا بر مصوبه هيات دولت در دستور کار شورای عالی آموزش و پرورش قرار گرفت و سرانجام پس از شکل گیری حلقه های کارشناسی- پژوهشی با مشارکت صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاه های ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاه های حضرت امام خمینی (ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنيادين نظام آموزشي و همسو با اسناد فرا دستی، از جمله سند چشم انداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین گردید.

در اين راستا، پس از به ثمر رسيدن مطالعات سند ملي، نخست بنيان نظري تحولات مورد نظر در نظام آموزش و پرورش(شامل فلسفه تربیت درجمهوری اسلامی ایران- فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران رهنامه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران) بر اساس الگوي اسلامي- ايراني تدوین و به تأييد شورای عالی آموزش و پرورش رسیده و سپس بر اين اساس سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي تصويب شده است تا مبنای تحول بنیادین در آموزش و پرورش قرار گیرد.

به نظر اینجانب تحول بنیادین در نهاد تحول آفرین و انسان ساز آموزش و پرورش، امری مستمر و زمان براست که از یک سو، نیازمند عزم ملی و همراهی و مساعدت تمامی مسئولان‌، نهادهای فرا‌دستی‌، مراجع سياست گذار و تصمیم گیر‌، فرهنگ عمومی و اجتماعی مناسب و مساعد می‌باشد و از سوی دیگر به عزم سازمانی‌، مشارکت فعال مدیران‌، معلمان، کارشناسان درون آموزش و پرورش و نیز همگامی خانواده ها و دانش آموزان عزیز نیاز دارد. این تحول هم باید در سطح کلان مدیریت و برنامه ریزی راهبردی آموزش وپرورش و در تمام زیر نظام ها و مؤلفه‌های آن ساری و جاری گردد و هم در سطح خرد و در کلاس درس و مدرسه، نشاط و شادابی حرکت به سوی آینده برتر را دامن بزند که امیدوار است با مدیریت هوشمندانه تغییر و با فراهم آوردن امکانات و منابع، به ویژه منابع انسانی کارامد و باانگیزه، آموزش و پرورش بتواند رسالت خطیر و تاریخی خویش را در تربیت انسانهایی در طراز جمهوری اسلامی ایران و احیاءگر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در راستای برپایی جامعه جهانی مهدوی ایفاء نماید.

در پایان لازم می دانم از تدوین کنندگان‌، پژوهشگران و همه دست اندرکاران طرح سند ملی آموزش و پرورش  و نيز از تمام تلاشگران و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت به ویژه وزرای پیشین آموزش و پرورش‌، مدیران و کارشناسان و معلمان‌، اعضای ستاد تحول بنیادین‌، فرهنگیان فرهیخته و صاحب نظرانی که از پیشنهادهای صائب و ارزشمند آنها در طول تدوین سند بهره مند شدیم‌، از همدلی، حمايت و احساس مسئوليت اعضاي محترم دولت كريمه  ، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان محترم مجلس و شورای عالی آموزش و پرورش صمیمانه سپاسگذاری نمایم. ضمن تشكر از راهنمايي هاي ارزشمند و حمايت هاي رييس جمهور محترم جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد، سپاس ویژه خود را تقدیم رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی مي‌نمایم که با رهنمودهای حکیمانه خویش‌، چراغ راه شکل گیری تحول بنیادین برای فتح  قله های رفیع پیشرفت و تعالی در آموزش وپرورش بوده اند.  

                                                     حمید‌رضا حاجی بابايی

                                                      وزیر آموزش و پرورش

                                                                            

 

گزارش سير تدوين سند ملي آموزش و پرورش:

از آغازين روزهاي انقلاب اسلامي، ايجاد تحول در آموزش و پرورش به منظور تعميق و استمرار انقلاب فرهنگي، دغدغه‌ي رهبران و مسئولان ارشد نظام نوپاي اسلامي بوده است و بر ضرورت آن پاي فشرده‌اند. مديران و متصديان آموزش و پرورش نيز در پاسخ به اين مطالبه‌ي به حق، اقدامات متعدد و متنوعي را در سطح خرد و كلان انجام داده اند تا شايد بتوانند اين مجموعه‌ي تأثيرگذار در فرايند رشد و تعالي فرد و جامعه را، بيش از پيش با اهداف و آرمان هاي بلند انقلاب اسلامي هماهنگ و همسو نمايند. بيانات روشنگرانه و هشدارهاي عالمانه ي مقام معظم رهبري مبني بر تقليدي و وارداتي بودن نظام آموزش و پرورش و ضرورت تحول بنيادين در اين نظام، تأييد و تأكيدي بر صحت نگاه مذكور و ضرورت اقدام عاجل در اين زمينه است.

به همين دليل شوراي عالي آموزش و پرورش، به عنوان مرجع سياست گذاري در حوزه‌ي وظايف آموزش عمومي و متوسطه با درك اين ضرورت و در پاسخ به نيازها و مطالبات مزبور در تاريخ 6/3/82 «طراحي و اجراي مطالعه‌ي ملي به منظور آسيب شناسي آموزش و پرورش و ترسيم چشم‌انداز آينده در برنامه هاي توسعه كشور» را به تصويب رساند. هيأت محترم وزيران نيز در آبان ماه 1383 بر ضرورت انجام اين مهم تأكيد نمود.

پس از انتخاب «شوراي راهبري تدوين سند ملي» اهداف، خطوط كلي و ابعاد قلمرو سند تبيين شد و بر اساس آن «الگوي مفهومي» تدوين سند ملي (پيوست 1) طراحي و عمليات اجرايي آن از ابتداي سال 1384 آغاز گرديد.

تدوين سند ملي از نظر روش شناسي «پژوهش محور» بود و ضمن استفاده از تجارب كارشناسان داخلي وبهره مندي از مطالعات بين المللي، بر انجام پژوهش هاي مورد نياز تأكيد داشت. بدين منظور سه كميته مطالعاتي به شرح زير تشكيل شد:

1- كميته مطالعات نظري: اين كميته مطالعات متعددي را براي دستيابي به مباني نظري و فلسفي مورد نياز مبتني بر آموزه هاي ديني و معارف اسلامي سامان داد. اين مطالعات شامل ابعاد يا ساحت‌هاي ششگانه تربيت (ساحت‌هاي ديني و اخلاقي، علمي و فناوري، هنري وزيباشناختي، اقتصادي و حرفه اي، بدني و زيستي، سياسي واجتماعي) و نيز زير نظام‌هاي آموزش و پرورش (زير نظام‌هاي رهبري ومديريت تربيتي؛ تربيت معلم و منابع انساني؛ برنامه درسي؛ پژوهش و ارزشيابي؛ تامين و تخصيص منابع مالي؛ فضا- تجهيزات- فناوري) مي باشد كه در نهايت به تدوين بنيان نظري سند ملي آموزش و پرورش منجر شده است.

2- كميته مطالعات مؤلفه هاي اصلي (ارزيابي وضع موجود): در اين كميته مطالعات متعدد نقد و ارزيابي وضع موجود آموزش و پرورش و شناسايي ضعف ها و قوت ها چه در ساحت‌هاي ششگانه تربيت و چه در مورد انواع آموزش‌هاي خاص (شامل فني و حرفه اي، تيزهوشان، استثنائي، بزرگسالان، عشاير، آموزش روستايي و . . . ) انجام شده است.

3- كميته مطالعات محيطي: مطالعه محيط هاي متعامل و تأثيرگذار بر عملكرد آموزش و پرورش با هدف شناسايي فرصت‌ها و تهديدها در دستور كار اين كميته قرار گرفت و محيط هاي تأثيرگذار در چهار رده شناسايي شده اند:

1- محيط اول: اداري، اجرايي، دولتي، عمومي

2- محيط دوم: حقوقي، قضايي، تأميني

3- محيط سوم: اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي

4- محيط چهارم: بين المللي

افزون بر اين مطالعات ملي، انجام مطالعات استاني با تشكيل كميته هاي پژوهشي استاني و نيز مصاحبه با فرهيختگان و وزيران ومقامات عالي اجرايي كشور در حوزه هاي ديني، سياسي، اقتصادي و اجتماعي در دستور كار قرار گرفت.

4- كميته تلفيق:پس از انجام مطالعات فوق (بيش از 70 پروژه پژوهشي) و آماده شدن مواد اوليه، براي دستيابي به خروجي نهايي سند ملي «كميته تلفيق» تشكيل شد تا در يك فرآيند روشمند بتواند سند نهايي را توليد كند.

سرانجام در پرتو عنايات الهي و توجهات ائمه معصومين (ع) و با تلاش خستگي ناپذير دست‌اندركاران و همراهي قريب به 500 نفر از پژوهشگران، صاحبنظران حوزه و دانشگاه، كارشناسان و مديران آموزش و پرورش «بسته سند ملي آموزش و پرورش» براي دستيابي به تحول بنيادين در آموزش و پرورش و پاسخگويي به مطالبات مقام معظم رهبري شامل اسناد زير تدوين و به مراجع ذي ربط جهت تصويب تقديم شد:

            1- فلسفه تربيت در جمهوري اسلامي ايران

            2- فلسفه تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران

            3- رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران

            4- سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران

شوراي عالي آموزش و پرورش با درك حساسيت و اهميت موضوع، بررسي اسناد مذكور را درتاريخ 30/10/88 در دستور كار خود قرار داد و با تشكيل گردهمايي سه روزه در جوار بارگاه ملكوتي ثامن‌الحجج حضرت علي بن موسي الرضا (ع) و با حضور وزير محترم آموزش و پرورش جناب آقاي دكتر حاجي بابايي و مشاركت فعال اعضاء (پيوست7)، بررسي و تصويب آنها را آغاز كرد كه به اين جهت اين سند به نام «سند مشهد مقدس» مزيّن شده است. شوراي عالي با برگزاري بيش از 30 جلسه فعال و مفيد ضمن تأييد كلي مباني نظري و فلسفي مزبور (اسناد بندهاي 1 و 2 و 3 فوق) «سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي» را در جلسه 820 در تاريخ 7/2/89 به تصويب نهايي رساند.

خوشبختانه اين سند در آستانه تولد مبارك و تحول آفرين حضرت مهدي (سلام الله عليه) در هشتصد وبيست و ششمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش به تاريخ 2/5/89 به امضاء رياست محترم جمهور جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد رسيد.در اين سند، بيانيه ارزش ها، ماموريت، چشم انداز، هدف هاي كلان، راهبردهاي كلان، هدف‌هاي عملياتي و راهكارهاي اجرايي به تصويب رسيده است.

در پايان ضمن سپاس بيكران به درگاه احديت و تشكر از رهنمودهاي داهيانه مقام معظم رهبري مد ظله العالي، از يكايك دست اندركاران و ياري دهندگان اين حركت بزرگ در تاريخ آموزش و پرورش صميمانه و خاضعانه قدرداني نموده و از وزراي محترم آموزش و پرورش و معاونان ايشان و نيز مجري محترم و انديشه ورز طرح جناب آقاي دكتر محمود مهرمحمدي، مسئول كميته مطالعات نظري حجه الاسلام و المسلمين دكتر عليرضا صادق زاده، مسئول كميته مطالعات مولفه هاي اصلي جناب آقاي دكتر محمدجعفر جوادي، مسئول كميته مطالعات محيطي جناب آقاي مهندس عبدالحسين نفيسي و مسئول كميته تلفيق جناب آقاي دكتر عباس صدري تشكر ويژه دارد.

                                               مهدي نويد ادهم

                                            دبير كل شوراي عالي آموزش و پرورش                                               و مدير طرح تدوين سند ملي

مصوبه هشتصدوبيست و ششمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش  تاريخ 2/5/1389

موضوع: سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران

 

 مباني نظري سند ملي آموزش و پرورش شامل فلسفه تربيت درجمهوري اسلامي ايران،فلسفه تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران و رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران تاييد کلي شد ولازم است مبناي تمامي سياست گذاري ها، برنامه ريزي ها و توليد اسناد تحولي در نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران قرار گيرد.

 

1-بيانيه ارزش‏ها

 

گزاره‏هاي ارزشي مندرج در بيانيه‌ي ارزش‏ها، بايد‏ها و نبايد‏‌هايي اساسي است که لازم است تمام اجزا و مؤلفه‏هاي نظام تربيت رسمي و عمومي[2] هماهنگ با آن‌ها بوده و همه ي سياست‌گذاران و کارگزاران نظام ملتزم و پاي بند به آنها باشند.

اين ارزش‌ها با الهام از آموزه‌‌هاي قرآن و سنت پيامبر اکرم (ص) و اهل بيت عليهم السلام، قانون اساسي جمهوري اسلامي‌ايران، رهنمود‌هاي رهبر كبير انقلاب اسلام حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري و سند چشم‏انداز بيست ساله تهيه و تدوين شده است و با مباني نظري سند ملي آموزش و پرورش (شامل فلسفه‌ي تربيت، فلسفه‌ي تربيت رسمي‌و عمومي و رهنامه‌ي نظام تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران) سازگار و مستند به مضامين مندرج در آن‌ها مي‌باشد.

نظام تربيت رسمي و عمومي بر ارزش‏‌هاي زير استوار است:                                                                         

1- جريان تربيت[3] در تمام ساحت‌‌هاي شش گانه تربيت[4](شامل تربيت ديني و اخلاقي، تربيت سياسي و اجتماعي، تربيت زيستي و بدني، تربيت هنري و زيبا شناختي، تربيت اقتصادي و حرفه اي، تربيت علمي‌و فناوري) بر نظام معيار اسلامي (مباني و ارزش‌‌هاي برگرفته از قرآن و سنت معصومين (ع) و يا سازگار با آنها) منطبق است و تربيت ديني[5] و اخلاقي در آن محوريت دارد.

2- برنقش تربيتي وهدايتي و اسوه اي پيامبر اكرم (ص) و حضرات معصومين (ع) و بر ولايت مداري براي تحقق جامعه عدل جهاني (جامعه مهدوي) تاکيد مي کند.

3- بر ميراث فکري، سياسي  و معنوي حضرت  امام خميني (ره) و تعميق علاقه و پيوند با انقلاب اسلامي، ولايت فقيه و قانون اساسي  تاکيد دارد.

‏4- زمينه ساز کسب شايستگي‌هاي لازم فردي وجمعي با تأكيد بر خصوصيات مشترك اسلامي‌ ايراني و انقلابي در راستاي  تكوين و تعالي پيوسته هويت متربيان و تشكيل جامعه سالم  اسلامي براي دستيابي به مرتبه  اي از آمادگي در  تحقق حيات طيّبه مي باشد.

5- بر تكوين و تعالي جنبه‌‌هاي انساني هويت متربيان براي تقويت روابط حق محور، عدالت گستر و مهرورزانه با همه انسان‌ها در سراسر جهان تاكيد دارد.

6- بر بصيرت بخشي و مصونيت آفريني در زمينه‌هاي گوناگون اخلاقي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي تاکيد مي‌نمايد.

7- بر كرامت و ارزش والاي انسان با تاکيد بر تقوا، خودباوري، روحيه مجاهدت، آزاد انديشي، آزادمنشي و رعايت صداقت و انصاف ارج گذاشته مي‏شود.

8- بر عدالت تربيتي در ابعاد كمي‌(همگاني و الزامي) و كيفي (رعايت تفاوت‏‌هاي فردي، جنسيتي، قومي، فرهنگي و جغرافيايي) مبتني است.

9- بر صيانت از وحدت ملي و انسجام اجتماعي  تأکيد مي شود و بر رعايت تنوع‌هاي قومي، فرهنگي و منطقه‌اي (هويت اختصاصي) با محوريت هويت مشترک اسلامي- ايراني اهتمام مي‌ورزد.

10- بر ايران دوستي و افتخار به تاريخ و تمدن ايران و اسلام و اهتمام به احياي تمدن اسلامي تاکيد دارد.

11- بر فرهنگ و زبان فارسي استوار است و تفهيم و تفاهم براساس زبان فارسي شکل مي گيرد.

12- با تاکيد بر استمرار فرهنگ اسلامي- ايراني بر تعامل نقادانه با فرهنگ خودي و ساير فرهنگ‌ها بر اساس نظام معيار اسلامي اهتمام ورزيده مي شود.

13- بر منزلت علم و عالم و برخورداري از روحيه‌ي خردورزي، پرسشگري و تفکر خلاق (علم توانمند ساز و نافع) ارج مي نهد.

14- نوانديشي، نوآوري و خلاقيت براي بالندگي و نيز بهبود و بهسازي مستمر مورد اهتمام است.

15- تامين کننده مصالح، نيازها و انتظارات متربيان با رعايت موازين نظام معيار اسلامي است.

16- ازجامعيت، يکپارچگي و توجه متوازن به ساحت‏هاي تربيت برخوردار است.

17- بر سه اصل تهذيب، تحصيل و ورزش بطور متوازن تاکيد مي نمايد

18- به مصالح جامعه (منافع ملي) و منافع فردي با اولويت منافع ملي در موارد تزاحم، توجه توأمان دارد و بر مسئوليت پذيري اجتماعي تاكيد مي‌نمايد.

19- با تأکيد بر اصل مشارکت همه جانبه تمام ارکان و عوامل سهيم و موثر، بر نقش تربيتي مساجد، رسانه ها و نهاد‌هاي مردمي و اجتماعي ارج  مي گذارد.

20-بر جايگاه و نقش تربيتي خانواده و افزايش مشاركت آن در تعامل اثر بخش با نظام تربيت رسمي و عمومي تاكيد مي نمايد.

21- معلم (مربي)[6] راهنماي امين و بصير در فرايند تربيت، اسوه دستيابي متربيان به حيات طيبه و موثرترين عنصر در تحقق ماموريت‌هاي نظام تربيت رسمي و عمومي مي باشد.

22- مدرسه کانون تربيت رسمي و عمومي و محل کسب فرصت هاي تربيتي براي دستيابي به مرتبه ي قابل قبولي از حيات طيبه و تشكيل جامعه سالم اسلامي مي باشد.

23- به تجربيات و دستاورد‌هاي علمي‌بشر و بهره‏گيري از آن‌ها در چارچوب نظام معيار اسلامي ارج گذاشته مي‏شود.

24- كسب شايستگي‏هاي عام حرفه‌اي و مهارتي كه زمينه ساز کار مولّد است و تقويت روحيه كارآفريني را مورد تأکيد قرار مي دهد.

‏25- بر بهره وري و استفاده‌ي بهينه از منابع و پرهيز از اسراف و تبذيرتأکيد دارد.

26- بر نقش نظام تربيت رسمي و عمومي به عنوان عامل اثرگذار اجتماعي و مولد سرمايه فرهنگي  جهت رشد و تعالي همه جانبه و پايدار و اعتلاي فرهنگ عمومي تاکيد دارد.

27- بر شان حاکميتي نظام تربيت رسمي و عمومي در ابعاد سياستگذاري، برنامه ريزي، پشتيباني و نظارت و بر مشارکت پذيري و کاهش تصدي گري در بعد اجرا با رعايت اصل عدالت تاکيد مي نمايد.

 

 

2- بيانيه‌ي مأموريت

 

وزارت آموزش و پرورش مهمترين نهاد تربيت رسمي وعمومي کشور، متولي جريان تربيت در ساحت‌هاي شش‌گانه، قوام بخش فرهنگ عمومي و تعالي بخش جامعه دانايي محور، با مشارکت خانواده ونهاد‌ها وسازمانهاي دولتي و غير دولتي است. اين نهاد ماموريت دارد با تاکيد بر شايستگي‌هاي پايه، زمينه دستيابي متربيان در سنين لازم التعليم [7] طي 12 پايه تحصيلي به مرتبه اي از آمادگي براي تحقق حيات طيبه در ابعاد فردي و اجتماعي را بصورت نظام مند، همگاني، عادلانه و الزامي در ساختاري کارآمد و اثر بخش فراهم سازد. انجام اين مهم نقش زيرساختي نظام تربيت رسمي وعمومي را در رشد و تعالی کشور ، توليد سرمايه اجتماعي و فرهنگي ، گسترش عدالت و تعاملات جهاني و ايجاد بستر‌هاي لازم براي تحقق آرمان‌ها و اهداف متعالي جمهوري اسلامي‌ايران و برپايي تمدن نوين اسلامي محقق مي‏سازد.

 

 

 

3-چشم انداز[8]

نظام تربيت‌رسمي‌و عمومي در افق1404، مبتني است بر نظام معيار اسلامي، فرهنگ و تمدن اسلامي- ايراني و قوام بخش آن‏ها؛ زمينه ساز تحقق جامعه دانايي محور متناسب با اقتضائات زمان ، برخوردار از توانمندي‌هاي تربيتي ممتاز در سطح منطقه، الهام بخش جهان اسلام و داراي تعامل سازنده با نظام‏هاي تربيتي در سطح جهان، توانمند در زمينه سازي براي شکوفايي استعدادها و شکل گيري هويت يکپارچه اسلامي -ايراني انقلابي متربّيان با توجه به هويت اختصاصي آنان؛ کار آمد، اثر بخش، يادگيرنده، عدالت محور، مشارکت جو و رقابت پذير؛ برخوردار از مديران آينده نگر ،كمال جو و تحول آفرين، مربيان مومن ،فکور، دلسوز و امين، زمينه ساز جامعه عدل جهاني (جامعه مهدوي).

مدرسه در افق چشم انداز

 

بر پايه‌ي اين چشم انداز، مدرسه جلوه اي است از مراتب حيات طيبه و جامعه سالم ، کانون عرضه‌ي خدمات وفرصت‏هاي تربيتي، زمينه ساز درک و اصلاح موقعيت[9] توسط متربّيان و تکوين وتعالي پيوسته‌ي هويت آنان بر اساس نظام معيار اسلامي، در چارچوب فلسفه و رهنامه‌ي نظام تربيت رسمي و عمومي و داراي ويژگي‏هاي زير است:

   تجلي بخش فرهنگ غني اسلامي در روابط و مناسبات (به ويژه نظم، وقت شناسي، جديّت، همدلي، كرامت نفس،احترام و اعتماد)؛

    نقطه ي اتکاي دولت و ملت در رشد و تعالي كشور و کانون تربيتي محله  ، پاسخگو به نياز‏هاي جامعه محلي

   برخوردار ازقدرت تصميم گيري وبرنامه ريزي در حوزه ‌هاي عملياتي در چارچوب سياست‌هاي ملي، منطقه اي و محلي

   داراي چشم انداز اختصاصي مورد توافق ذي نفعان در چارچوب سياست‌هاي مصوب

   نقش آفرين در فرايند انتخاب آگاهانه و اختياري مسير زندگي فردي و اجتماعي متربيان بر اساس نظام معيار اسلامي

   داراي ظرفيت پذيرش تفاوت‌‌هاي فردي و پاسخ‌گوئي به مصالح، نياز‏ها و علائق متربّيان؛

   يادگيرنده،کمال جو، خواستار تعالي مستمر فرصت هاي تربيتي، تسهيل‌کننده‌ي يادگيري و تدارک بيننده‌ي خودجوش ظرفيت‏هاي جديد در خدمت يادگيري

   خود ارزياب، رقابت پذير و پاسخگو نسبت به نظارت و ارزيابي بيروني (نظام آموزشي)

   تأمين كننده‌ي محيط امن، سالم، با نشاط، دوست داشتني و برخوردار از هويت جمعي

   برخوردار از مربيان داراي هويت يکپارچه بر اساس نظام معيار اسلامي و شايستگي‌هاي حرفه اي (به ويژه مومن ، دانا، فکور، امين، با انگيزه، غمخوار و داراي كرامت نفس وسعه صدر؛)

   مبتني بر رويكرد مديريتي  نقد پذير، حامي نوآوري و نوانديشي و خطرپذير،

   بهره مند از ظرفيت عوامل سهيم و موثر و متکي بر مشارکت ذي نفعان(با تاکيد برمربيان، متربيان و خانواده)؛

   برخوردار از بهره ي فناوري آموزشي در سطح معيار؛ با توجه به طيف منابع و رسانه‌هاي يادگيري( اعم از مصنوع و غير مصنوع)

   داراي ظرفيت تصميم سازي براي نظام تربيت رسمي و عمومي

   داراي تعامل اثر بخش با نهاد‌ها و کانون‌هاي محلي نظير مسجد، فرهنگ سرا، کتابخانه‌هاي عمومي

   داراي پيوند موثر با  موضوعات و مسائل جامعه در مقياس محلي، منطقه اي و ملي و حضور فعال در حيات اجتماعي

 

4-هدف‌‌هاي كلان

 

1- تربيت انساني مومن و متخلق به اخلاق اسلامي، پرسشگر و فكور، خلاّق و كارآفرين، سالم و با نشاط، انتخاب گر و آزاد منش، قانون گرا و نظم پذير، عدالت خواه وصلح جو ، وطن دوست، استقلال طلب و ظلم ستيز ، جمع گرا و جهاني انديش، خودباور و مقتصد، اميدوار و منتظر، دانا وتوانا، شجاع و ايثارگر، پاكدامن و باحياء، مسئوليت پذير و وظيفه شناس(شايستگي‌هاي  پايه در ساحت‌هاي شش گانه تربيت) و آماده‌ي ورود به انواع تربيت تخصصي و شغلي براي زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي

2- ارتقاي نقش نظام تربيت رسمي و عمومي در رشد وتعالي كشور ، اعتلاي فرهنگ عمومي و زمينه سازي براي  تکوين تمدن اسلامي- ايراني با تأکيد بر تعميق معرفت و بصيرت ديني و سياسي، التزام به ارزش‌هاي اخلاقي، وفاداري نسبت به نظام جمهوري اسلامي ايران، اعتقاد به اصل ولايت فقيه و مردم سالاري‌ديني، ‌تحکيم وحدت ملي، تقويت روحيه علمي، رعايت حقوق و مسئوليتهاي اجتماعي، ارتقاي آداب و مهارت‏هاي زندگي، بهداشتي و زيست محيطي

3- گسترش و تامين همه جانبه‌ي عدالت تربيتي

4- برقراري نظام اثر بخش و كارآمد مديريت منابع انساني

5- افزايش مشارکت همه جانبه در نظام تربيت رسمي و عمومي

6- بهسازي و تحول در زيرساخت‏هاي کالبدي، مالي و فناوري

7- ارتقاي بهره وري و افزايش كارايي و اثر بخشي در نظام تربيت رسمي و عمومي

8- کسب موقعيت نخست تربيتي در منطقه و جهان اسلام و ارتقاي فزاينده جايگاه تربيتي ايران در سطح جهاني

 

5-راهبردهاي کلان

 

1- بهينه سازي سياست‌ها به منظور نهادينه کردن نگاه يکپارچه به جريان تربيت و رويکرد فرهنگي تربيتي در کليه مولفه‌هاي نظام تربيت رسمي و عمومي (هدف‌هاي 1، 2،4،  5 و 6)

2- تقويت حوزه‏هاي يادگيري ديني انساني و اجتماعي در نظام تربيت رسمي و عمومي (هدف‌هاي 1،2 و4)

3- طراحي ، تدوين و اجراي برنامه درسي ملي مبتني بر رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي و مضامين مندرج در اين سند (هدف‌هاي 1،2 و4)

4- طراحي ،تدوين و اجراي نظام تربيت معلم و ارتقاي منابع انساني مبتني بر رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي و مضامين مندرج در اين سند (هدف‌هاي 1،2 ،4و7)

5-طراحي، تدوين واجراي اسناد تحولي، طرح ها و برنامه هاي كوتاه مدت و ميان مدت مبتني بر رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي و مضامين مندرج در اين سند(هدف هاي 6،5،4،2،7)

6- بستر سازي براي استقرار نظام  مديريت كارآمد، ‌اثربخش،مسئوليت پذير و پاسخ‏گو‌ ، كمال‏جو و رقابتي (هدف‏هاي3، 4و7)

7- بستر سازي براي استقرار نظام کارآمد منابع و مصارف (هدف هاي 4،5، 6 و7)

8- ترويج و نهادينه سازي فرهنگ پژوهش و ارزشيابي در کليه سطوح تصميم گيري در نظام تربيت رسمي و عمومي(هدف‌هاي 1، 2، 4، 7 و 8)

9- سامان بخشي به نظام طراحي، ساخت، مقاوم سازي، نگهداري و بهره برداري از فضاهاي کالبدي با تاکيد بر ايجاد ظرفيت‏هاي جديد از طريق کاهش تصدي گري در حوزه اجرا (هدف هاي 5، 6 و7)

10- نهادينه کردن عدالت تربيتي با تمرکز برکيفيت  فرصت هاي  تربيتي هماهنگ با نظام معياراسلامي‌(هدف‌هاي 2،3،6و7)

11- بهينه سازي سياست ها در زمينه توسعه مشارکت نهادهاي سهيم و موثر در نظام تربيت رسمي و عمومي (هدف هاي3، 4، 5 ،6و 7)

12- توسعه ظرفيت پژوهش و نو آوري، نظريه پردازي و مستند سازي تجربيات تربيتي بومي‌(هدف هاي 2 و 8)

13- بهينه سازي سياست‏هاي ناظر به کاربرد فناوري در نظام تربيت رسمي و عمومي (هدف هاي 5، 6 و7)

14- بستر سازي براي ارتقاء منزلت اخلاقي، فرهنگي- اجتماعي و حرفه‏اي معلمان  (هدف هاي 2، 4 و 6)

 

 

 

 

 

 

 

6-هدف‏هاي کلان، هدف‏هاي عملياتي و راه‏كارها

 

هدف‏‌هاي عملياتي و راهكار‌هاي ذيل آنها، لزوماً از تناظر يك به يك با هدف‏‌هاي كلان برخوردار نيستند. از اين رو، برخي هدف‏‌هاي عملياتي و نيز راهكار‌هاي ذيل يك هدف‏ كلان، ممكن است با هدف‏‌هاي كلان ديگري نيز مرتبط باشند. با توجه به اين گونه ارتباط‏ها، هر راهكار، براي هدفي كه ذيل آن آمده است، جنبه اصلي و براي برخي هدف‏‌هاي ديگر جنبه مكمل دارند. به‏هنگام عملياتي كردن احكام اين سند، لازم است در تدوين برنامه‏‌هاي ميان مدت و كوتاه مدت اين گونه پيوستگي‏ها مورد توجه قرار گيرد.

هدف  كلان اول- تربيت انساني مومن و متخلق به اخلاق اسلامي، پرسشگر و فكور، خلاّق و كارآفرين، سالم و با نشاط، انتخاب گر و آزاد منش، قانون گرا و نظم پذير، عدالت خواه وصلح جو ، وطن دوست، استقلال طلب و ظلم ستيز ، جمع گرا و جهاني انديش، خودباور و مقتصد، اميدوار و منتظر، دانا وتوانا، شجاع و ايثارگر، پاكدامن و باحياء، مسئوليت پذير و وظيفه شناس، (شايستگي‌هاي  پايه در ساحت‌هاي شش گانه تربيت) و آماده‌ي ورود به انواع تربيت تخصصي و شغلي براي زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي

1- پرورش تربيت يافتگاني که:

-دين حق (اسلام) را‏ به عنوان نظام معيار برمي‌گزينند و آگاهانه و آزادانه جهت تکوين و تعالي اخلاقي خود و دست يابي به مرتبه اي از حيات طيبه، ازآن تبعيت مي نمايندو به رعايت احكام دين و موازين اخلاقي مقيد هستند.

 -از دانش‏‌هاي پايه و عمومي، هم چنين از شايستگي تفكر، درک و کشف پديده‌ها و رويدادها، دانش، بينش و مهارت‌ها و روحيه‌ي مواجهه‌ي‏ علمي و فناورانه با مسائل فردي و اجتماعي برخوردارند.

-با درك مفاهيم اقتصادي، از شايستگي سامان دهي به هويت خود از طريق کار و تلاش و روحيه‌ي كارآفريني، انضباط مالي، مصرف بهينه و دوري از اسراف و تبذير برخوردارند و‏ با رعايت وجدان، عدالت و انصاف در روابط با ديگران در فعاليت‌هاي اقتصادي در مقياس خانوادگي، ملي و جهاني مشارکت مي نمايند.

-با درك مفاهيم سياسي و اجتماعي و انديشه‏ورزي در آن‌ها، شايستگي رويارويي مسئولانه و خردمندانه با تحولات اجتماعي و سياسي را كسب مي‌كنند و با رعايت وحدت و تفاهم ملي، در دفاع از عزت و اقتدار ملي مي‌كوشند و با روحيه‌ي مسئوليت پذيري و تحول گرايي و برخوردار از مهارت‌‌هاي ارتباطي، در حيات اجتماعي (در سطوح محلي تا جهاني) با رعايت اصول بر گرفته از نظام معيار اسلامي، مشارکت مؤثر دارند.

-با درك مفاهيم بهداشت فردي و اجتماعي و مسائل زيست بوم طبيعي و شهري، شايستگي حفظ و ارتقاي سلامت فردي و بهداشت محيطي را كسب مي‌كنند و با گرايش به ورزش و تفريحات سالم فردي و گروهي، به نيازهاي جسمي و رواني خود و جامعه‏ بر اساس اصول برگرفته از نظام معيار اسلامي، پاسخ مي‌دهند.

-با قدر شناسي و درک زيبا شناسانه‌ي پديده‌ها (اعم از طبيعي و بشر ساخته)، درك مفاهيم فرهنگي و ميان فرهنگي‏ و بهره گيري از قدرت تخيل ،مهارتهاي اوليه در خلق آثار فرهنگي و هنري را به دست مي‌آورند و براي حفظ و تعالي ميراث فرهنگي، تمدني و هنري در سطح ملي و جهاني مي کوشند.

 

 

راهکار 1/1- اهتمام به اجراي برنامه درسي ملي براساس مجموعه مصوبات سند ملي و بازتوليد  برنامه‌هاي درسي موجود

راهکار 2/1- توسعه شايستگي‌هاي علمي، پژوهشي و فناوري متربيان در راستاي تحقق اهداف نقشه جامع علمي کشور

راهكار 3/1- تحكيم فضائل اخلاقي در محيط‌‌هاي تربيتي و در بين متربيان، با تأكيد بر اولويت كرامت نفس و صداقت و نظم در دوره ابتدايي و فضيلت حياء و عفت، مسئوليت پذيري و كرامت نفس در دوره متوسطه

راهکار 4/1- توسعه‌ي فرهنگ و سواد قرآني و ايجاد انس با قرآن در متربّيان

راهکار 5/1- ترويج و نهادينه سازي فرهنگ تولي و تبري،امر به معروف ونهي از منكر، انتظار(زمينه سازي براي استقرار دولت عدل مهدوي(عج))

راهكار 6/1- توسعه و نهادينه سازي فرهنگ اقامه نماز در مدرسه

راهکار 7/1- توسعه‌ي قابليت‌هاي زيبا شناختي، به ويژه قدرت تخيل در متربيان و مربيان

راهکار 8/1- توسعه‌ي شايستگي‌هاي حرفه اي، اقتصادي و کارآفريني در متربيان با تأکيد بر استفاده از مراکز آموزش خارج از مدرسه

راهکار 9/1- اصلاح سازوکار و معيارهاي سنجش، گزينش ،جذب و ارتقاي منابع انساني، هم‌سو با ويژگي‏هاي فوق و شايستگي‌‌هاي مورد نياز براي اجراي برنامه درسي ملي

راهکار 10/1- تقويت آموزش زبان‏هاي فارسي (اصلي) و عربي در چارچوب بخش الزامي برنامه ي درسي، براي تقويت و تحکيم هويت اسلامي و ايراني؛

راهكار 11/1- ارائه‌ي آموزش زبان خارجي در چارچوب بخش انتخابي (نيمه تجويزي) برنامه‌ي درسي، با رعايت اصل تقويت و تثبيت هويت اسلامي-ايراني؛

 

 

2- تنوع بخشي به محيط‏هاي يادگيري در فرايند تربيت رسمي و عمومي

راهكار 1/2- پيشنهاد و ترغيب به ايجاد محيط‌هاي يادگيري خارج از مدرسه(از قبيل پژوهش سراها، اردوگاه‌ها، خانه‏هاي علم و فناوري، خانه‏هاي فرهنگ، کتابخانه‌هاي عمومي، موزه‏هاي تخصصي علوم و فناوري، مراکز کارآفريني، ورزشگاه‌هاوساير مراکزمشابه) و برقراري تعامل اثربخش بين اين محيط‌ها و مدارس.

راهكار 2/2- تقويت و غني سازي واحد اطلاعات و منابع يادگيري[10] در سطح مدرسه با بهره گيري از فناوري‌‌هاي جديد.

راهكار 3/2- ايجاد انگيزه و تقويت فرهنگ بهره برداري از ظرفيت نهادها و مؤسسات مستقر در سطح جامعه در غنا بخشي به محيط‏هاي يادگيري در چارجوب موازين تربيتي؛

راهكار 4/2- نهادينه سازي مؤلفه‏هاي انتخابي (نيمه تجويزي) و اختياري (غير تجويزي)[11] برنامه‌ي درسي درسطوح مختلف تحصيلي با جلب مشارکت  نهاد‏ها و مؤسسات سهيم و مؤثر در جريان تربيت رسمي وعمومي

راهكار 5/2- توسعه‌ي تعاملات نظام تربيت رسمي و عمومي با جامعه و ساير دستگاه‌ها و نهادها از طريق گسترش ساختار تلفيقي و مسئله محور در طراحي و اجراي برنامه‏هاي درسي.

 

 

 

3-اصلاح محتوا ، ارتقاي جايگاه و کيفيت علوم انساني در نظام تربيت رسمي‌و عمومي

راهكار 1/3- اصلاح برنامه‌‌هاي درسي و غني سازي محتواي رشته علوم انساني و دروس علوم انساني ساير رشته ها مبتني بر آموزه‌‌هاي وحياني و معارف اسلامي با مشاركت حوزه‌‌هاي علميه ،دانشگاه‌ها و مراكز علمي‌و پژوهشي

راهكار 2/3- تقويت جنبه هاي كاربردي در آموزش علوم انساني متناسب با نيازهاي فردي و اجتماعي براي تغيير و اصلاح نگرش‏ها  در خصوص نقش علوم انساني در تربيت متربيان و رشد و تعالي كشور

راهكار 3/3- اصلاح ضوابط و ايجاد انگيزه براي جذب استعدادهاي برتر به رشته‌ي علوم انساني در دوره‌ي متوسطه

راهكار 4/3- سرمايه گذاري براي ارتقاي کيفيت مدارس و تربيت يافتگان علوم انساني درکليه‌ي ابعاد با تاکيد بر تربيت نيروي انساني کارآمد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هدف كلان دوم- ارتقاي نقش نظام تربيت رسمي و عمومي در رشد وتعالي  كشور ، اعتلاي فرهنگ عمومي و زمينه سازي براي  تکوين تمدن اسلامي- ايراني با تأکيد بر تعميق معرفت و بصيرت ديني و سياسي، التزام به ارزش‌هاي اخلاقي، وفاداري نسبت به نظام جمهوري اسلامي ايران، اعتقاد به اصل ولايت فقيه و مردم سالاري‌ديني، ‌تحکيم وحدت ملي، تقويت روحيه علمي، رعايت حقوق و مسئوليتهاي شهروندي، ارتقاي آداب و مهارت‏هاي زندگي، بهداشتي و زيست محيطي

4- افزايش مشارکت نظام تربيت رسمي و عمومي  در رشد و تعالي كشور به عنوان نهاد مولد سرمايه فرهنگي و اجتماعي

راهكار 1/4- افزايش مشروعيت و مقبوليت نظام تربيت رسمي وعمومي براي ايفاي نقش  موثر  در سطح  مردم و حاكميت

راهكار 2/4- فراهم آوردن سازوكار‌هاي قانوني براي حضور فعال وموثر نظام تربيت رسمي وعمومي درنهاد‌هاي سياست گذار وتصميم ساز فرادستي به عنوان يکي از ارکان تعالي و پيشرفت همه جانبه و پايدار

راهكار 3/4- نقش آفريني در واكاوي آسيب‌‌هاي فرهنگ عمومي‌و مشاركت فعال در ارتقاي سطح فرهنگ جامعه با همكاري نهادها و موسسات ذي ربط.

راهکار 4/4- تقويت اطمينان و اعتماد عمومي(به ويژه والدين) در نقش آفريني موثر نظام تربيت رسمي وعمومي در تربيت متربيان

راهكار5/4-  بسترسازي براي افزايش نقش والدين و متربيان در فرايند تقويت فرهنگ عمومي‌با استفاده از ظرفيت‌ها و توانمندي‌ها

5- تغيير نگرش به آموزش و پرورش به عنوان  سازمان فراگير و نيروي اثرگذار اجتماعي در خدمت اهداف رشد و تعالي                      كشور(به ويژه اهداف فرهنگي و اجتماعي) و پاسخگوئي مسئولانه خصوصا به نيازهاي مستحدث و فوريت‌هاي جامعه

راهکار 1/5-تبيين جايگاه نظام تربيت رسمي و عمومي در توليد سرمايه اجتماعي و فرهنگي از منظر معارف اسلامي و جلوگيري از کوچک انگاري نقش آن در آينده کشور

راهکار 2/5- آماده سازي کليه عناصر نظام تربيت رسمي و عمومي و بسيج امكانات براي مشارکت فعال در برخورد با نياز‌هاي عمومي  و فوري جامعه (مانند بيماري‌هاي فراگير، زلزله و....)

 

6- افزايش مشارکت معلمان و متربيان در عرصه‏‌هاي ديني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي  در سطح محلي و ملي با محوريت مدرسه

راهکار1/6- بستر سازي براي تقويت مرجعيت و منزلت فرهنگي و اجتماعي معلمان با اتکا به ظرفيت‏هاي درون و برون نظام تربيت رسمي وعمومي ؛

راهكار2/6- بستر سازي براي حضور فعال معلمان و متربيان در تشکل‏هاي رسمي و قانوني مرتبط با اتکا به ظرفيت‏هاي درون و برون آموزش وپرورش؛

راهکار3/6- فرصت سازي و رفع موانع براي مشارکت آگاهانه‌ي  واثربخش معلمان و متربيان در عرصه‏ها و مناسبت‏هاي محلي وملي

 

7- افزايش نقش مدرسه به عنوان کانون پيشرفت محلي، به ويژه در ابعاد فرهنگي – اجتماعي

راهکار 1/7- تبيين نظري وابستگي متقابل مدرسه و جامعه‌ي محلي با تأکيد بر نقش آفريني مدرسه در پيشرفت محله و ترويج آن در سطح عموم افراد جامعه با اولويت والدين و نخبگان

راهکار2/7 فراهم آوردن زمينه‌هاي لازم براي ارتقاي نقش مدرسه به نهاد الگو و كانون كسب تجربيات تربيتي محله وجلوه اي از جامعه سالم اسلامي و حيات طيبه

راهکار 3/7 -فرصت سازي براي حضور فعال و مشارکت جويانه و همه جانبه والدين و ساير اقشار اجتماعي در محيط مدرسه با تدارک فرصت‏هائي مانند جشنواره‏ها، همايش‏ها، نمايشگاه‏ها و دور‌هاي آموزشي

راهکار4/7- رصد کردن «برنامه‌ي‌ درسي پنهان» يا تجربيات يادگيري مثبت و منفي و تلاش براي ايجاد همسويي ميان اجزاي اين برنامه با اهداف فرهنگي و اجتماعي نظام تربيت رسمي و عمومي

راهکار5/7- زمينه سازي براي بسط فرهنگ مشارکت در پيشرفت محلي با تأکيد بر نقش مديران، معلمان ومربيان مدارس وتقويت همكاري مدرسه با مراكز علمي ‌و فرهنگي محله  به ويژه مسجدوكانون‌‌هاي مذهبي

 

8- کمک به افزايش سطح توانايي‌هاي  والدين  در ايفاي نقش تربيتي متناسب با اقتضائات جامعه دانايي محور

راهکار 1/8- تقويت نقش نهاد‌هاي مقوم همکاري فيما بين والدين و مدرسه در اعتلاي فرهنگ عمومي

راهكار 2/8 – زمينه سازي براي مديريت بهينه ي محيط رسانه اي با محوريت خانواده

راهکار3/8- تبيين نقش مدرسه، رسانه‏ها و خانواده در تأمين پيش نيازهاي ورود کودک به مدرسه وتلاش براي هماهنگي و همسويي آنها با هم و با اهداف نظام تربيت رسمي و عمومي 

راهکار 4/8- گسترش آموزش‌‌هاي فرهنگي وتربيتي خانواده‌ها

راهکار 5/8- كمك به ترويج و تعميق سواد رسانه اي در ميان والدين و زمينه سازي براي بهره برداري مناسب از محيط نوظهور يادگيري

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هدف كلان سوم– گسترش و تامين همه جانبه‌ي عدالت تربيتي؛ در نظام تربيت رسمي وعمومي

9- بسط عدالت در دسترسي به فرصت‏‌هاي تربيتي برخوردار از کيفيت، براي آحاد جمعيت لازم‌التعليم كشور

راهكار 1/9- جلب مشارکت فعال نهادهاي فرهنگي در توسعه‌ي فرهنگ عمومي جهت مطالبه‌ و گسترش فرصت‏هاي تربيتي برخوردار از کيفيت

راهكار 2/9- بومي‌سازي و اجراي برنامه‌ي «آموزش براي همه»[12]

راهكار 3/9-  تعميم آموزش‏هاي موسوم به پيش دبستاني به ويژه در مناطق محروم ونيازمند

راهكار 4/9- توانمند سازي متربيان ساکن در مناطق محروم، روستاها، حاشيه‌ي شهرها، عشاير کوچ رو و هم‌چنين مناطق دوزبانه و با نيازهاي ويژه، از طريق توسعه‌ي فرصت‌هاي دسترسي به آموزش‌هاي با کيفيت معيار

راهكار 5/9-  تعميم سواد رايانه اي مربيان و توسعه‌ي بهره برداري از فناوري‏هاي آموزشي نوين، جهت اثر بخش کردن  فرايند ياددهي يادگيري

راهكار 6/9- توسعه ي ضريب نفوذ اينترنت و اينترانت با اولويت پرکردن شکاف ديجيتالي در چارچوب نظام معيار اسلامي

راهكار 7/9- طراحي و استقرار نظام توزيع بهينه و عادلانه منابع انساني ،مالي، رشته‌‌هاي تحصيلي، مدارس بر اساس مطالعات آمايش سرزمين

 

10- تنوع بخشي در ارائه‌ي خدمات و فرصت‏هاي تربيتي متناسب با مصالح جامعه، نيازهاو علائق متربيان در راستاي تکوين هويت اختصاصي ايشان

راهكار 1/10- اهتمام به تعميم و توسعه «آموزش فراگير» و ايجاد تنوع در فرصت‏هاي تربيتي اين مراكز براي پاسخ‌گوئي به نياز‌هاي متنوع متربيان بويژه دانش‌آموزان داراي نيازهاي ويژه(جز در موارد خاص و ضروري)

راهكار 2/10- انطباق برنامه‏هاي درسي با نيازها و علائق متربيان، در چارچوب ساختار سه وجهي برنامه‌ي درسي[13] و به‌کارگيري شيوه‏هاي اجرائي متناسب با هريک

راهكار 3/10- تأمين نياز‏هاي ويژه‌ي تربيتي متربيان متعلق به اقوام و خرده فرهنگ‏هاي ايراني و همچنين متربيان عشاير و ساکن در روستا‏ها، در چارچوب موازين مندرج در قانون اساسي و فلسفه‌ي تربيت رسمي و عمومي

راهكار 4/10- گسترش بهره برداري از ظرفيت آموزش‏هاي غير حضوري ومجازي در برنامه ريزي‏هاي کلان ناظر به توسعه‌ي کمي و کيفي آموزش

 

 

هدف كلان چهارم -    برقراري نظام اثر بخش و   كارآمد   مديريت منابع انساني (   شامل جذب، تربيت، نگهداشت، به‌كارگيري بهينه، ارزشيابي و ارتقاء)

11- ارتقاء منزلت اجتماعي  و جايگاه  حرفه ا‌ي منابع انساني با تاكيد بر  معلمان

راهكار 1/11- زمينه سازي براي اعتلاي فرهنگ عمومي‌در تكريم و پاسداشت مقام معلم

راهكار 2/11- استقرار نظام سنجش صلاحيت‌هاي عمومي‌، تخصصي و حرفه اي، تعيين ملاک‏هاي ارزيابي و ارتقاي مرتبه و رکود علمي و تربيتي معلمان و نهادينه سازي انگيزه ارتقاء شغلي در آنان  

راهكار 3/11- برقراري نظام شايسته سالاري در احراز مناصب مديريتي در سطوح مختلف نظام تربيت رسمي‌و عمومي‌با تاكيد بر برخورداري از پيشينه آموزشي پژوهشي و تجربي مناسب

راهكار 4/11- زمينه‌سازي براي اصلاح قوانين و مقررات موجود استخدامي، مالي و اداري متناسب با حرَف تخصصي سخت و پيچيده؛

 

12- بازتعريف سياست‌‌هاي تربيت  و نگهداشت معلمان با تاكيد بر نقش  آموزش و پرورش

راهكار 1/12- استقرار نظام ملي تربيت معلم با رويکرد آموزش تخصصي تربيت محور توسط وزارت آموزش و پرورش  با همكاري دستگاه هاي ذيربط

راهكار 2/12- طراحي نظام تربيت حرفه اي در آموزش و پرورش با تاكيد بر حفظ تعامل مستمر دانشجو معلم با نهاد علمي‌و پژوهشي در طي اين دوره و فراهم آوردن امكان كسب تجربيات واقعي از كلاس درس و محيط هاي آموزشي

راهكار 3/12- فراهم آوردن زمينه جذب استعداد‌‌هاي برتر به رشته‌‌هاي تربيت معلم

راهكار 4/12- ايجاد انعطاف در برنامه هاي درسي تربيت معلم متناسب با تحولات علمي و نيازهاي نظام تربيت رسمي و عمومي با تاكيد بر رويكرد تلفيقي و به روز رساني توانمندي هاي تربيتي و تخصصي معلمان

13- باز تنظيم  اصول حاکم بر برنامه‌ي درسي تربيت معلم(با تأکيد بر کارورزي) و انطباق سطح شايستگي‏هاي حرفه اي معلمان موجود با مقتضيات الگوي برنامه‌ي درسي در  نظام تربيت رسمي و عمومي

راهكار 1/13- توانمند سازي معلمان در درك و بهبود مداوم موقعيت خويش (گشودگي مداوم در برابر تجربيات جديد ، يادگيري خود آغازگر[14]، نقادي وارزيابي مداوم عملكرد خود) بر اساس نظام معيار اسلامي

راهكار 2/13- استقرار سازوكار‌هاي توانمند ساز معلمان براي مداخله‌ي مؤثر آنان در برنامه ريزي درسي در سطح مدرسه، به ويژه ساز وكار‌هايي كه به تقويت هويت حرف‌هاي آنان مي‌انجامد، مانند سازوکار «درس پژوهي[15]» و ايجاد شبکه‌ي توانمندساز مربيان

راهكار 3/13- بسط و توسعه‌ي زمينه پژوهندگي و افزايش توانمندي‏هاي حرفه اي به شکل فردي و گروهي ميان معلمان و تبادل تجارب و دستاوردها در سطح محلي وملي

راهكار 4/13- ايجاد قابليت‏هاي نقد و اصلاح برنامه‏هاي درسي و صلاحيت‏هاي پژوهشي، فناوري، مشاوره و راهنمائي و سواد اطلاعاتي در معلمان و مديران آموزشگاهي(به ويژه براي دوره دبستان)

14- برقراري الگوي جبران خدمات و تأمين رفاه نيروي انساني درخور منزلت فرهنگيان  با توجه به لزوم تمام وقت شدن آنان

راهكار 1/14- بهينه سازي نظام پرداخت‏ها، مبتني بر شايستگي ها و بر اساس رويکرد رقابتي؛

راهكار 2/14- برقراري نظام تأمين اجتماعي فراگير، براي تأمين آتيه‌ي مربيان و ساير کارکنان با تکيه بربيمه‏هاي اتکايي و با دارا بودن قابليت انتقال دوطرفه‌ي سوابق و مزاياي کسب شده بين دو نظام استخدام دولتي و نظام تأمين اجتماعي فراگير.

راهكار 3/14- فراهم آوردن تسهيلات و امتيازات مناسب براي جذب و نگاهداشت نيرو‌هاي كارآمد در دوره ابتدائي

راهكار 4/14-تمهيد مقدمات براي افزايش انگيزه مربيان با ساماندهي مناسب خدمات و امكانات رفاهي و رفع مشكلات مادي و معيشتي آنان

 

 

 

هدف كلان پنجم – افزايش مشارکت همه جانبه در نظام تربيت رسمي و عمومي

15.جلب مشارکت همه جانبه  بخش عمومي‌و غير دولتي

راهکار1/15- بسط فرهنگ نيکوکاري و تعاون‌، مشاركت پذيري ومشاركت جويي ،با الهام از آموزه‏هاي ديني براي پاسخ‌گويي به نياز‏هاي نظام تربيت رسمي و عمومي

راهکار3/15-  ايجاد تسهيلات قانوني و سازوکارهاي تشويقي وانگيزشي لازم (اعم از مادي و معنوي)، براي استمرار و تقويت مشارکت همه جانبه بخش غير دولتي در نظام تربيت رسمي وعمومي

راهکار3/15- حفظ و ارتقاي مستمر سطح مشارکت خيرين مدرسه ساز

 

16.افزايش مشارکت کليه‌ي ارکان و عوامل سهيم و مؤثر در تربيت رسمي و عمومي

   راهکار1/16- استفاده بهينه از ظرفيت‌‌هاي قانوني براي امكان پذير نمودن سياست‌گذاري‏هاي هم‌سو با اهداف و برنامه‏هاي نظام تربيت رسمي و عمومي، در سطح حاکميت و نظارت بر اجراي آن‏ها

   راهکار2/16- تدوين برنامه جامع مشارکت سازنده و اثربخش معلمان، متربيان و اولياء در تربيت رسمي و عمومي

   راهکار3/16- ايجاد ساز وكارهاي قانوني براي مشاركت سازنده و اثر بخش خانواده ها و رسانه ها و افزايش همسويي آنان با اهداف و برنامه هاي نظام تربيت رسمي و عمومي

   راهكار4/16- تدوين برنامه‌ي جامع براي مشارکت سازنده و اثربخش حوزه‏هاي علميه و کانون‏هاي ديني در نظام تربيت رسمي و عمومي

راهکار5/16- افزايش کارآمدي شوراهاي درون مدرسه (شوراي معلمان، انجمن اولياء و مربيان، شوراي دانش‌آموزان، شوراي مدرسه)با رعايت اصول تربيتي

 

17. کاهش تصدي گري درامور غير حاكميتي و  تأكيد بر  نقش سياست گذاري، برنامه ريزي، پشتيباني و نظارت  حاكميت

راهکار1/17- بهينه سازي سياست‌هاي وزارت آموزش و پرورش وساير عوامل سهيم و موثر در خصوص تربيت فني و حرفه اي  وكاردانش در چارچوب هدف‌هاي تربيت رسمي و عمومي و هم‌سو با رويکرد «تخصص گرايي نرم»

راهکار2/17- بهينه سازي سياست‌هاي نظام تربيت رسمي وعمومي در زمينه‌ي آموزش بزرگ‌سالان، با جلب مشاركت بخش غيردولتي 

راهکار3/17- استفاده از ظرفيت بخش غير دولتي در ساخت و ساز و نگه‌داري مدارس، در چارچوب سياست‏هاي نظام تربيت رسمي وعمومي 

راهکار4/17- توسعه مشاركت بخش‌‌هاي دولتي و غيردولتي در انجام امور مربوط به توليد مواد ومنابع يادگيري (به ويژه کتاب درسي)، چاپ و توزيع در چارچوب سياست‏هاي آموزش و پرورش

 

 

18. افزايش نقش شوراهاي آموزش و پرورش استان، مناطق و مدارس در تقويت فعاليت‌هاي تربيتي استان و منطقه و مدرسه در چارچوب سياست‏ها و برنامه‏هاي ملي

راهکار1/18- بستر سازي، رفع موانع و ارتقاي ظرفيت هاي حرفه اي منابع انساني و فراهم آوردن شرايط براي ايفاي نقش مؤثر شوراي استان‌ها و مناطق متناسب با مأموريت‌ها و وظايف جديد

راهکار2/18- ايجاد تمهيدات لازم براي تغيير فرهنگ سازماني در سطوح مختلف جهت همراهي با سياست  تفويض اختيار و کاهش تمرکز 

راهکار3/18- تقويت فرهنگ خودباوري و مسئوليت پذيري در استان و منطقه، متناسب با ويژگي‏هاي سازمان يادگيرنده و در چارچوب انتظارات  از کارگزار فکور

راهکار4/18- اصلاح قوانين و مقررات موجود در راستاي تقويت نقش شورا‏‌هاي آموزش و پرورش استان‌ها و مناطق و مدارس متناسب با مقتضيات تربيتي و برنامه‏هاي توسعه و هماهنگ با رويکرد چابک سازي و تمركززدايي

 

 

 

هدف كلان ششم– بهسازي و تحول در زيرساخت‏هاي کالبدي، مالي و فناوري براي تحقق اهداف نظام تربيت رسمي و عمومي

19. متناسب سازي فضاهاي تربيتي با ويژگي‌‌هاي متربيان و اقتضائات فرهنگ ايراني- اسلامي‌و شرائط اقليمي، فرهنگي و جغرافيايي

راهکار1/19- طراحي الگوي فضاي مطلوب تربيتي و تدوين استانداردهاي فضا وتجهيزات مورد نياز مدارس و تصويب آن در مراجع ذيربط

راهكار 2/19- طراحي و ساخت فضا‌هاي تربيتي متناسب با اقتضائات برنامه‌ي درسي، ساحت‌‌هاي شش‌‌گانه  تربيت، استاندار‌هاي تربيتي، تحولات جمعيتي ، اصول شهرسازي و شرايط اقليمي‌با تأكيد بر استفاده از زمين‌‌هاي مناسب و معماري ايراني -اسلامي؛

راهکار3/19- استانداردسازي، بازسازي، ايمن سازي و  مقاوم سازي فضاهاي تربيتي و اداري؛

راهکار4/19- اولويت بخشي به رويکرد ساخت مجتمع‏هاي تربيتي در شهر‏هاي جديدالتأسيس و مناطق  واجد شرائط.

راهکار5/19 متناسب سازي فضاهاي تربيتي بر اساس  نيازهاي ويژه وتفاوتهاي جنسيتي متربيان

راهكار 6/19-تامين فضاي مناسب و امكانات تربيت بدني در درون مدرسه و استفاده بهينه ازفضاها و امكانات خارج از مدرسه با رعايت اصول تربيتي

20. تأمين، تخصيص و تنوع بخشي به منابع مالي، متناسب با نياز‏هاي کمّي و کيفي نظام تربيت رسمي و عمومي

راهکار1/20 مديريت بهينه‌ي منابع و مصارف و شفاف سازي عملکرد مالي نظام تربيت رسمي و عمومي

راهكار 2/20- شفاف‌سازي و برنامه‌ريزي براي افزايش سهم اعتبارات آموزش و پرورش از توليد ناخالص داخلي

راهكار 3/20- افزايش سهم هزينه‌‌هاي غير پرسنلي در بودجه جاري آموزش و پرورش

راهکار4/20- تقويت سهم هزينه‏هاي آموزشي در سبد هزينه‏هاي خانوار

راهكار 5/20- اولويت بخشي به آموزش ابتدايي در تامين و تخصيص منابع

راهکار6/20- طراحي ساز‌وکارهاي تنوع بخشي به منابع مالي دولتي و غيردولتي (از قبيل استفاده از معافيت مالياتي، موقوفات، زکات و خمس و ساير وجوه شرعيه)

 

21. استفاده بهينه از تجهيزات و فناوري‌‌هاي نوين

راهكار 1/21- رصد كردن تحولات فناوري و بازتوليد برنامه‌‌هاي درسي متناسب با نياز‌هاي عصر حاضر مبتني بر نظام معيار اسلامي

راهكار 2/21- تأمين زيرساخت‌ها و تجهيز مدارس به فناوري‌‌هاي تربيتي (سخت افزاري و نرم  افزاري) متناسب با نياز برنامه‌‌هاي درسي

راهكار 3/21- توانمندسازي منابع انساني براي استفاده هوشمندانه از ظرفيت و فرصت فناوري‌‌هاي  نوين

راهكار 4/21- توليد و به كارگيري محتواي الكترونيكي متناسب با نياز متربيان  و مدارس با بهره مندي از ظرفيت بخش غيردولتي در چارچوب برنامه‌‌هاي درسي

 



1.در این سند هر جا از تعبیر "آموزش و پرورش" یا "تعلیم و تربیت" استفاده شده است، ناظر به وضع موجود مي‌باشد و هر جا از تعبیر مرجح «نظام تربيت رسمي‌و عمومي» و مشتقات آن استفاده شده است، ناظر به وضع مطلوب نیز می‌باشد.

[2]-«نهادي است عمومي و سازمان يافته که،  به عنوان مهم ترين عامل انتقال،بسط واعتلاء فرهنگ  در جامعه اسلامي ايران ، مسئوليت آماده سازي متربیان جهت تحقق مرتبه ای از آمادگی[2] برای تحقق حيات طيبه در همه ابعاد را برعهده دارد که تحصیل آن مرتبه برای عموم افراد جامعه لازم یا شایسته باشد . دستیابی به این مرتبه  از  آمادگی جهت تكوين وتعالي پيوسته هويت متربیان-(با تاكيد بر وجوه مشترك انساني، اسلامي وايراني) ضمن ملاحظه ویژگی های فردی و غیر مشترک- ونیز در راستای شکل گیری واعتلای مداوم جامعه سالم اسلامي مستلزم آن است که تربیت یافتگان این نظام شایستگی های لازم جهت درک واصلاح مداوم موقعیت خود ودیگران براساس نظام معیار اسلامی را کسب نمایند.»

 

[3] - تربيت عبارت است از: «جريان تعاملی زمينهسازِ تكوين و تعالي پيوستهي هويت افراد جامعه  و شکل گیری واعتلاء مداوم جامعه سالم بر اساس نظام معیار اسلامی  در جهت هدايت فرد وجامعه به سوی تحقق حيات طيبه در همهي مراتب و ابعاد ،  به گونه ای که متربیان آماده شوند بطور آگاهانه واختیاری در این مسیر حرکت کنند ».

[4] - ساحت‌‌هاي ششگانه، همان ساحت‌‌هاي مندرج در فلسفه تربيت در جمهوري اسلامي ايران مي باشد.

[5] - اقليت‌‌هاي مذهبي مصرح در قانون اساسي بر اساس قوانين موضوعه اقدام خواهند كرد.

[6] -در اين سند واژه "معلم" و " مربي" مترادف هم بكار رفته است و به فردي اطلاق مي شود كه رسالت خطير تربيت متربيان را در نظام تربيت رسمي و عمومي بر عهده دارد.

[7] سن افراد لازم التعلیم (لازم التربيه) طبق قانون مشخص مي‌شود.

[8] - چشم انداز معرف وضع مطلوب دست یافتنی است که با الهام از وضعیت آرمانی انعکاس یافته در رهنامه تربيت رسمي‌و عمومي‌و تحت تاثیر چالش‌ها(پيوست 3) ترسیم شده است. استنادات این چشم انداز موید فرایندی است که به این تصویر از وضع مطلوب دست یافتنی معنا می بخشد.

[9] منظور از موقعيت وضعيت مشخص ، پويا،قابل درک و تغيير ي است که  حاصل تعامل پيوستهي فرد به منزله ي عنصري آگاه، آزاد وفعال با خداوند وگسترهاي ازجهان هستي(خود ،طبيعت وجامعه)درمحضرخداوند متعال(حقيقتي برتر وخالق همه جهان و فرا تراز همه موقعيت ها) است.انسان همواره در موقعيت قرار دارد و ميتواند آن را درک کرده و تغيير دهد.(اقتباس از گزارش تلفيق يافته هاي مطالعات نظري سند ملي آموزش و پرورش)

 

[10] Information and Learning resource center

[11]. معادل مفهوم مصطلح  و نابسنده فعاليت‏‌هاي " فوق برنامه"

[12] برنامه آموزش براي همه(EFA) يكي از برنامه هاي توسعه بخش آموزش و پرورش است كه در سال 2000 ميلادي در مجمع جهاني آموزش در شهر داكار كشور سنگال مورد تعهد 164 كشور عضو سازمان  يونسكو اجراي آنرا تعهد كرده اند. هدف از اجراي  آن توسعه كمي‌و كيفي آموزش عمومي‌بر اساس 18 شاخص مورد اجماع كشور‌هاي عضو است. اين برنامه تا سال 2015 ادامه خواهد يافت و كليه كشور‌ها از جمله جمهوري اسلامي‌ايران متهد شدند زمينه تحقق اهداف مربوطه  را فراهم سازند.

[13] منظور ساختار كلان برنامه درسي در سه بخش الزامي،انتخابي و اختياري است.

[14] Self-initiated

[15]. معادل اصطلاح lesson study به مفهوم تحقیق عمل (action research) توسط گروهي از معلمان در یک مدرسه

گزارش تخلف
بعدی